آن طرف پرده ها، درست پشت پنجرهام، شاخههای درخت هلو قرار
دارند. یکبار وقتی پنجره باز بود یک سینه سرخ آمد و لبهی پنجره نشست. مستقیما به
من نگاه میکرد. بالای تختم عکسی هست از پرندهای سبز روی درختی سبز. آسمانش هم
سبز است.
*جادهی نااُمی، جوی کوگوا، نشر ونوشه