داشتم آرشیو وبلاگم را زیر و رو میکردم
که رسیدم به این جمله از کتاب «طولانیترین آواز نهنگ» :
شنبهها لباس آبی جدیدم را برایش میپوشیدم،
اما هیچوقت نیامد.
فکر کردم چه غم عظیم آبیرنگی در آن
نهفته است. بعضی غمها عظیماند و چیزی که به آنها رنگی غیر از تاریکی و سیاهی میبخشد،
دوستداشتنیست که در آنها موج میزند. دوست داشتن زیاد. خیلی زیاد دوست داشتن.
تبارکالله احسنالخالقین که توانست کنار نفرت زیاد، دوستداشتن خیلی زیادتر را هم
بگنجاند.