بعد از رفتن او، دوباره همهچیز به حالت اول باز میگردد.
همهچیز معمولی و یکنواخت میشود. تاجیک که میرود همهی بازیها مساوی تمام میشوند؛
یک – یک، دو-دو، سه-سه. تاجیک که میرود مجبور میشویم به گل اخر و پنالتی و این
چرت و پرتها تن بدهیم که هیچوقت با آنها نمیشود فهمید برندهی واقعی کیست.
تاجیک با خودش برد و باخت را میبرد. شش-هیچ و چهار-هیچ را میبرد و همه چیز مثل
ضربات پنالتی، شانسی میشود و همان بهتر که زود بازی را تمام کنیم و خسته به خانه
برگردیم و هیچکدام نفهمیم آن که همهچیز را با خودش برد، همان کسی است که به زور
توی بازیهایمان راهش میدهیم.
*تاجیک، حمید حاجی میرزایی، نشر چکه